لغزش!
دیروز و پریروز رو به طور کامل باید توی ساختمون هواشناسی کار میکردم، هم شیفت شب و هم شیفت عصر. هوا اینجا دیگه سرد شده و امروز زمین کاملن یخ زده بود. رانندگی کردن توی شرایط زمستون اینجا واقعن سخته، منظورم سُر نخوردن و این جور چیزاس. حوصلهی قصه نوشتن ندارم فقط اینو بگم که دو شب و دو روز شیفت پشت سر هم توی اون یخبندون، یه چیزی حدود صد و هشتاد دلار واسه ما میساخت، یعنی قرار بود بسازه، که بعد از کم شدن مالیات، صد و هفتاد و یک دلار میشد دریافتی من.
از شیفت آخری که برمیگشتم سر یه کوچه موقع پیچیدن توی خیابون اصلی یه کوچولو ماشینم سُر خورد (لغزید!) و اینجوری به نظر اومد که قبل از ورود از فرعی به اصلی توقف کامل نکردم. یه ماشین پلیس که همون موقع از جلوم رد میشد یه دفعه مثل کبرا یازده یه دور در جا زد و افتاد دنبالم و با آژیر و چراغ و کوفت و زهرمارش مار رو زد بغل. دو دقیقه بعد یه خانوم پلیس خوشگل پـفـیـوز اومد و بعد از گرفتن گواهینمهم، طبق معمول کاناداییها یکی دو دقیقهای با ما کلنجار رفت که تلفظ اسممون رو یاد بگیره… منم تو دلم میگفتم نکبت بنال ببینیم چه خوابی واسمون دیدی اسممو میخوای یاد بگیری چی کار…
خلاصه یه جریمهی صد و شصت و هفت دلاری برامون نوشت و حال و روز به گا رفتهی ما رو بیش از پیش به گُه کشید و بعدم واسمون «شب خوبی رو آرزو کرد» و گورشو گم کرد… در حال حاضر اونجام به شدت داره میسوزه، اعصابم هم در تخمیترین حالت ممکن در در شش سال گذشته به سر میبره. به خصوص اینکه واقعن هیچ کاری نکردم و این همه جریمه شدم.
یه حساب و کتاب سرانگشتی نشون میده که این وسط چهار دلار برای من باقی میمونه که با حساب دقیقتر حدود دو دلارش هم هزینهی بنزینیه که این دو روز مصرف شده برای رفت و آمد به محل کار! دو دلار واسم مونده،که اون رو هم الان دارم میرم یه بطری آبجو بخرم شاید حداقل یه کم حواسمو پرت کنه! حمالی میدونین یعنی چی؟ این دو روز من الان رسمن به حمالی گذشته…
از همه مهمتر فردا دارم میرم دادگاه از پلیس مذکور شکایت کنم. تو عمرم کلن از این کارا نکردم و حتی از نزدیک هم ندیدم چجوریه، و نود و نه درصد هم مطمئنم که شکایتم به هیچ جایی نمیرسه چون تمام اتمسفر دادگاه به نفع ایشون خواهد بود و اثبات کردن حرف من هم تقریبن غیر ممکنه، ولی خب فکر میکنم فرصت خوبیه واسه کسب یه تجربه که احتمالن بعدن به کارم میاد. چون خودمو اصلن مقصر نمیدونم میخوام تا تهش برم که اگه به حقم نرسیدم، بگم «نشد» نه اینکه خودم گشادبازی درآوردم. تازه جدای از اون، از اونجا که خانوم پلیسه ماشالا خیلی خوشگل و خوش استیل بود، ارزش اینو داره که بکشونمش دادگاه حداقل دوباره یه نیگا بهش بندازم! (شوخی کردم بابا…)
گذشته از همهی اینا، تجربه نشون داده که تو دنیای ما یه لغزیدن ساده (یا همون سُر خوردن!) میتونه به قیمت از دست رفتن تمام چیزایی تموم بشه که آدم در کل مدت زندگیش به دست آورده، بازم خدا رو شکر که سُر خوردن من فقط به قیمت از دست رفتن ماحصل دو روز زندگیم تموم شد! جدی میگم.
۲۱ آبان ۹۰ @ ۸:۴۴ ب.ظ
Warning: count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable in /home/nerda943/public_html/dalvandi.ir/blog/wp-content/plugins/gd-star-rating/code/blg/frontend.php on line 568
میشه هم اینجوری بهش نگاه کرد که یجا۱۷۱ دلار پیچونده بودی الان تلافیش دراومد :شوخی!
۲۱ آبان ۹۰ @ ۸:۵۶ ب.ظ
Warning: count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable in /home/nerda943/public_html/dalvandi.ir/blog/wp-content/plugins/gd-star-rating/code/blg/frontend.php on line 568
سوال خوبیه. تنظیمات پیشفرض پلاگینشه. الان میرم یکیشو غیر فعال میکنم.
۲۱ آبان ۹۰ @ ۸:۵۷ ب.ظ
Warning: count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable in /home/nerda943/public_html/dalvandi.ir/blog/wp-content/plugins/gd-star-rating/code/blg/frontend.php on line 568
اول اینکه خوشگل پفیوز ترکیب جالبی بود!!!
دوم اینکه واقعا متاسفم خیلی یه جای آدم می سوزه در این جور مواقع!!!!
سوم اینکه بزن زنه رو لت و پار کن! زنیکه خوشگل پفیوز پر رو! d:
۲۱ آبان ۹۰ @ ۹:۳۲ ب.ظ
Warning: count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable in /home/nerda943/public_html/dalvandi.ir/blog/wp-content/plugins/gd-star-rating/code/blg/frontend.php on line 568
نتیجه گیری اخلاقیت منو کشته.
۲۱ آبان ۹۰ @ ۹:۳۳ ب.ظ
Warning: count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable in /home/nerda943/public_html/dalvandi.ir/blog/wp-content/plugins/gd-star-rating/code/blg/frontend.php on line 568
آخی دلم کباب شد، خدایی پول ناحق دادن زور داره…
۲۱ آبان ۹۰ @ ۱۰:۱۹ ب.ظ
Warning: count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable in /home/nerda943/public_html/dalvandi.ir/blog/wp-content/plugins/gd-star-rating/code/blg/frontend.php on line 568
یک. این ۱۶۷ دلار داره از مجموع پولت تو کل زندگیت کم می شه و به نظرم پول ناچیزیه در مقابل کل درآمد زندگیت تا این لحظه و همچنین اگه سختگیرانه تر نگاه کنیم تا اخر عمر!
دو. این که اون پول رو داری از این ۱۷۱ دلاری که به دست اوردی می دی نباید زاویه دیدتو عوض کنه.شما هنوز ۱۷۱ دلار درامد داشتی تو ۲ روز که قابل توجه!
سه.به نظرم با توجه به اینکه خودت رو از تخلف مبرا می دونی اما من فک می کنم که تخلف انجام شده اما شدتش کم بوده! ایست کامل نکردی.تو اون هوا هم خود به طبع! اگه با سرعت معمول هم عمل کنی خوب به دلیل خیس بودن زمین، ماشین می لغزه.باید سرعتت از حد معمول هم کمتر باشه! 😀
چهار. نمی دونم چرا با دیدن یه قسمتی از نوشته یاد گودلاک چاک افتادم!!
پنج.به شدت با برنامه ای که بعد این ماجرا برای ۲ دلار اخرت داشتی حال کردم.از اینجور ادما خوشم می یاد.
شش.من حمایت خودم رو از شکایت و حرکتت برای گرفتن حقت رو اعلام می کنم.به نظرم تا تهش برو.
هفت.نتیجه گیری فوق العاده بود با اینکه فشار زیادی روت بود.اینکه منطقتو از دست ندادی خیلی خوبه:)
در پایان موفق باشی
——
پاسخ:
اینکه یاد «گود لاک چاک» افتادی خیلی جالب بود، جالبتر هم میشد اگه واقعن یه چیزی شبیه اون رقم میخورد! حیف که برعکس شد، اون ما رو …!
۲۲ آبان ۹۰ @ ۷:۰۸ ق.ظ
Warning: count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable in /home/nerda943/public_html/dalvandi.ir/blog/wp-content/plugins/gd-star-rating/code/blg/frontend.php on line 568
قبلنا آپ می کردی خبر می دادی.معلومه حالت خیلی خراب شده.درک می کنم.آدم خیلی می سوزه.اینا همش نفرین تریه به خاطر شریک جرم شدن با اون پسره 🙂
۲۲ آبان ۹۰ @ ۷:۱۱ ق.ظ
Warning: count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable in /home/nerda943/public_html/dalvandi.ir/blog/wp-content/plugins/gd-star-rating/code/blg/frontend.php on line 568
راستی با این حرکت شکایت و یانا هم موافقم.منم کلن همین جوریم که سعیمو می کنم حتی اگه احتمال موفقیت خیلی کم باشه.چون اینجوری حداقل آدم عذاب وجدان نمی گیره
۲۲ آبان ۹۰ @ ۷:۳۲ ق.ظ
Warning: count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable in /home/nerda943/public_html/dalvandi.ir/blog/wp-content/plugins/gd-star-rating/code/blg/frontend.php on line 568
محمود گود لاک چاک رو خوب اومدی!
ولی این بنده خدا به جای اینکه خودش دکتر باشه میره دکتر!
۲۲ آبان ۹۰ @ ۷:۴۱ ق.ظ
Warning: count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable in /home/nerda943/public_html/dalvandi.ir/blog/wp-content/plugins/gd-star-rating/code/blg/frontend.php on line 568
:)) راست می گی.می تونست ابتکار عمل رو به دست بگیره اما با ماجرایی که می دونیم باید فکر می کردم از این بخاری بلند نمی شه! 😀
۲۶ آبان ۹۰ @ ۱۱:۰۵ ب.ظ
Warning: count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable in /home/nerda943/public_html/dalvandi.ir/blog/wp-content/plugins/gd-star-rating/code/blg/frontend.php on line 568
آپم.حوصله داشتی سر بزن
۶ آذر ۹۰ @ ۵:۱۱ ق.ظ
Warning: count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable in /home/nerda943/public_html/dalvandi.ir/blog/wp-content/plugins/gd-star-rating/code/blg/frontend.php on line 568
انقده بدم میاد موقع نظر گذاشتن باید آی دیم رو وارد کنـــــــــــــــم. حوصله تایپ آی دی ندارم خوب!!!
فقط خواستم ابراز همدردی کنم و بگم اینم تجربه گندی بود مثل بقیه تجربه های گند حرص درار دیگه که حتی وقتی بزرگ هم که بشی عمرا یادت بره!